در نگاه اول، محتوای برند ممکن است دنیایی جدا از برند واقعی به نظر برسد. اما این به این دلیل است که واقعاً اینطور نیست در باره آنها این در مورد است حضار و خود را منافع.
از راهنمای معروف میشلن استفاده کنید
- در ابتدا فکر می کنید: رستوران ها چه ربطی به تایرهای میشلن دارند؟
- بعد فکر می کنی: «مردم در سراسر آمریکا رانندگی می کنند تا از رستوران های منحصر به فرد بازدید کنند؟ اوه، متوجه شدم.»
- و در نهایت، شما فکر می کنید:آن رستوران تاپاس جدید در 10 مایلی من، به تازگی یک ستاره میشلن گرفته است؟ این خیلی باحال است.»
محتوای برند چیست؟
محتوای مارک دار رسانه ای یا محتوای سرگرمی است که توسط یک شرکت حمایت مالی، سفارشی یا ایجاد شده است. به فیلمهای مستند به سبک نتفلیکس برای بازاریابان SaaS یا فیلمهای کوتاهی که توسط برندهای لباس کارگردانی میشوند، فکر کنید.
مخاطبان با محتوای برند در سطح احساسی ارتباط برقرار می کنند. آنها آن را مصرف می کنند زیرا آن را به نوعی سرگرم کننده یا عمیق می دانند - نه فقط به این دلیل که مانند بسیاری از بازاریابی ها مزاحم است.
این در مورد محصول نیست
محتوای مارک دار ابتدا ارزش است، محصول بعد بازاریابی است، با یک پیام ساده: «ما دریافت کنید شما"
محصولات به طور مستقیم فروخته یا تبلیغ نمی شوند. در عوض، هدف ایجاد وابستگی مثبت به برند و ارزشهای مشترک مخاطبان است.
این محصول ممکن است همچنان مورد اشاره قرار گیرد، اما هرگز سرگرمی اصلی را تحت الشعاع قرار نمی دهد.
این همان بازاریابی محتوا یا قرار دادن محصول نیست
ویکی پدیا محتوای برند را در رابطه با بازاریابی محتوا و قرار دادن محصول تعریف می کند:
- بازاریابی محتوا برای برانگیختن علاقه به برند به طور طبیعی ایجاد شده است.
- تبلیغات تلاشی مستقیم برای ترغیب مخاطبان به خرید است.
- قرار دادن محصول نوعی بازاریابی زیرکانه و ناخودآگاه است.
- محتوای مارک دار محتوای سرگرم کننده، آموزشی یا احساسی است. این برای متقاعد کردن ساخته نشده است، بلکه برای به اشتراک گذاشتن ارزش های مخاطب ساخته شده است.

هنگامی که متقاعدسازی قطع میشود و سرگرمیها قطع میشود، مخاطبان حتی میتوانند فراموش کنند که در حال مصرف نوعی بازاریابی هستند.
محتوای برند تمایل به افزایش آگاهی از برند دارد، زیرا ارزش سرگرمی آن برای مخاطبان گسترده ای جذاب است.

چرا ارزش ایجاد محتوای برند را دارد؟
محتوای برند فراتر از تبلیغات سنتی است - به گونهای که سایر بازاریابیها نمیتوانند مخاطبان شما را سرگرم کنند، با آنها ارتباط برقرار کنند و به آنها بچسبند.
در اینجا پنج دلیل برای استفاده از آن وجود دارد.
1. در مقابل دیگر برندهای انتخاب من متمایز شوید
دیوید بیبی در گفتگو با واشنگتن پست، مدیر عامل استوریفید و بنیانگذار سابق استودیوی محتوای ماریوت، گفت:
بازاریابی محتوا مانند اولین قرار ملاقات است. اگر تنها کاری که انجام می دهید این است که در مورد خودتان صحبت کنید، قرار دومی وجود نخواهد داشت.
دیوید بیبی، مدیر عامل، Storified
او ممکن است در مورد بازاریابی محتوا صحبت کرده باشد، اما Beebe کاملاً توضیح داد که چرا محتوای مارک دار اینقدر خوب کار می کند - از «من-من-من» کنار می رود. بازاریابی اکثر برندها، و در عوض همه چیز را در مورد آن می سازد حضار.
هنگامی که محتوای مارک دار ایجاد می کنید، در میدان بازی برندهای انتخابی برجسته می شوید.
2. تداعی های مثبت ایجاد کنید
بینندگان نسبت به تبلیغات تلویزیونی 62 ثانیه ای 30 درصد بیشتر به محتوای مارک دار واکنش مثبت نشان می دهند.
وقتی چیزی سرگرمکننده، زیبا، آموزشی یا سرگرمکننده میسازید، مخاطبان به خاطر آن به شما بهتر فکر میکنند.
3. جنبه انسانی خود را نشان دهید
ممکن است این یک عبارت پر مصرف باشد، اما درست به نظر می رسد: مردم از برندها خرید نمی کنند، بلکه از مردم خرید می کنند.
بر اساس مطالعهای که از Kantar، Meta و CreativeX انجام شده، محتوایی که حتی یک انسان را در آن نشان میدهد، 81 درصد مؤثرتر از محتوای بدون افراد است.
محتوای برند به شما امکان می دهد جنبه انسانی برند خود را نشان دهید.
4. در مقابل مخاطبان کاملاً جدید قرار بگیرید
محتوای مارک دار همه چیز در مورد پذیرش قالب های جدید و سرگرم کننده است.
و قالب های جدید، یعنی کانال های جدید، یعنی مخاطبان جدید.
قالب محتوای مارک دار | کانال جدید | مخاطبان جدید |
---|---|---|
نمایش چت | Spotify | علاقه مندان به پادکست، مسافران، شنوندگان معمولی. |
زین | Issuu | علاقه مندان به طراحی، هنر مستقل یا جوامع خرده فرهنگ. |
بازی ماجراجویی خود را انتخاب کنید | انقباض | گیمرها، دوستداران محتوای تعاملی. |
محتوای برند همچنین یادآوری برند را تا 81 درصد بهبود میبخشد - به این معنی که مدت بیشتری در ذهن مخاطبان جدید شما باقی میماند.
و الگوریتمها داستانهای برند شما را دوست دارند. در مورد آن فکر کنید. اگر محتوای شما باعث واکنش احساسی شود، در تعاملات کاربر منعکس میشود—آنها زمان بیشتری را در صفحه میگذرانند یا به سایر بخشهای مرتبط سایت کلیک میکنند.
گوگل این داده های تعامل کاربر را برای رتبه بندی محتوا پردازش می کند. سیگنالهای تعامل مثبت بیشتر برابر است با ترافیک بیشتر و برداشت مخاطبان جدید.
5. افزایش قیمت ها را توجیه کنید
ترکیب برند شما در یک روایت می تواند یک برچسب قیمت سنگین را توجیه کند.
راب واکر و جاشوا گلن یک مطالعه انسانشناختی به نام اشیاء مهم برای اثبات قدرت داستانگویی انجام دادند.
آنها دستهای از اقلام فروشگاهی را که به طور متوسط به قیمت 1.25 دلار فروخته میشد، برداشتند و برای هر شیء داستانهای کوتاه و هدفمند از بیش از 200 نویسنده محترم - مانند مگ کابوت، ویلیام گیبسون، و بن گرینمن - تهیه کردند.

پس از اضافه شدن توضیحات، اقلام به قیمت فروخته می شوند 6,400 برابر ارزش اصلی آنها.
پاتاگونیا از داستان سرایی به روشی مشابه برای توجیه قیمت گذاری خود استفاده می کند.
آنها به عنوان بخشی از برنامه "Worn wear" خود، طیف وسیعی از محتوای مارکدار را ایجاد کرده اند - از یک فیلم کامل گرفته تا مجموعه ای از مستندهای کوتاه.
این ویدئوها سبک زندگی مشتریان پاتاگونیا را در حالی که در ورزشهای شدید و سایر فعالیتهای سخت شرکت میکنند، به نمایش میگذارد - همه اینها در حالی که وسایل محبوب پاتاگونیا را به تن میکنند.
این کمپین در مورد تشویق مشتریان به تعمیر، استفاده مجدد و بازیافت لباس پاتاگونیا است، در حالی که به طور همزمان بر دوام آن تأکید می کند.
از طریق داستان سرایی هوشمندانه، پاتاگونیا تعهد خود را به تولید آگاهانه و محیط زیست دو چندان می کند - و با انجام این کار، قیمت برتر خود را توجیه می کند.
محتوای برند باید متفکرانه و معتبر باشد
عدم اصالت یکی از بزرگترین خطرات هنگام ایجاد محتوای برند است. مخاطبان می توانند مستقیماً از طریق مارک هایی که ارزش های آنها را به کار نمی برند، ببینند.
محتوای برند نیز عمداً برای برانگیختن احساسات قوی طراحی شده است. هر پاسخ منفی که دریافت کنید، طبق تعریف، بسیار احساسی خواهد بود.
خطر دیگر ایجاد ابهام و عدم انتقال درست پیام برند یا محصول است.
به عنوان مثال، اپل در اوایل سال جاری، زمانی که تبلیغی را منتشر کرد که نشان میداد اشیاء خلاقانه و آثار هنری توسط یک مطبوعات صنعتی درهم شکسته میشوند، همه چیز را اشتباه گرفت و آخرین آیپد خود را فاش کرد.
مردم خشمگین شدند. بسیاری این تبلیغ را اینگونه خواندند که اپل رسانههای سنتی را رد میکند – نه آنطور که اپل در نظر داشت از امکانات خلاقانه آیپد جدید تجلیل میکند.
موفقیت محتوای برند را چگونه میسنجید؟
اهداف بازاریابی محتوا در نهایت به فروش و قیف بازاریابی مرتبط است - به عنوان مثال
- ترافیک (به عنوان مثال # جلسات ارگانیک ماهانه)
- تولید سرنخ (به عنوان مثال # MQL)
از سوی دیگر، اهداف محتوای مارک دار معمولاً معیارهایی برای درک مخاطب هستند - به عنوان مثال
- آگاهی از نام تجاری: مخاطبان شما چقدر نام برند، لوگو یا محصولات شما را می شناسند.
- یادآوری برند: توانایی شما مخاطبان برای به خاطر سپردن خود به خود برندتان.
- احساس برند: برند شما چه احساسی را در مخاطب ایجاد می کند.
- وفاداری به برند: چقدر احتمال دارد که مصرف کنندگان بارها و بارها برند شما را بر روی گزینه های جایگزین خریداری کنند.
به همین دلیل، ردیابی محتوای نام تجاری کمی دشوارتر است - اما اینطور است می توان هنوز انجام شود
ذکر آهنگ
هنگامی که محتوای مارک دار در طبیعت منتشر می شود، می تواند منجر به حجم بالایی از ذکرها شود.
برای تجزیه و تحلیل این پوشش، به Ahrefs Content Explorer بروید:
- نام تجاری خود + نام محتوای برند خود را جستجو کنید
- فیلتر «اخبار» را بزنید تا اشارههای رسانههای اصلی را به صفر برسانید
- صفحاتی را که به محتوای برند خود اشاره می کنند بررسی کنید

محتوای مارک دار همچنین این توانایی را دارد که قدرت موضوعی شما را افزایش دهد. در اینجا یک مثال از آنچه منظور من است.
محتوای برند پاتاگونیا عمدتاً برای اثبات تعهد آنها به پایداری است.
اگر آنها میخواستند بدانند که چقدر با این موضوع مرتبط هستند، میتوانستند در ذکر نام تجاری خود به دنبال واژه «پایداری» باشند.
آنها فقط باید به Ahrefs Content Explorer بروید:
- نام برند آنها را جستجو کنید
- کل آنها را بررسی کنید نام تجاری اشاره می کند
سپس
- یک جستجوی منطقی برای نام تجاری و پایداری آنها انجام دهید
- شماره را بررسی کنید موضوع اشاره می کند
با انجام این کار، آنها می توانند به عنوان یک موضوع اشاره کنند درصد از نام تجاری کلی آنها ذکر شده است.

به همین مناسبت، 3.2 درصد از برند پاتاگونیا ذکر می کنند همچنین کلمه کلیدی پایداری را ذکر کنید.
نظارت بر این ارقام می تواند به شما یک حس قوی از اقتدار کلی موضوعی خود بدهد و به شما کمک کند تا در هر رشدی در صدر قرار بگیرید.
تلاش آگاهانه برای هماهنگ کردن خود با موضوعات مخاطب به شما کمک می کند تا در موتورهای جستجو و حتی پاسخ های هوش مصنوعی بیشتر دیده شوید.
نظارت بر افزایش ترافیک
شما می توانید ترافیک ارگانیک خود را ردیابی کنید متعلق به محتوای مارک در Site Explorer. فقط صفحه کمپین یا زیر دامنه را برای یک نمای کلی از عملکرد جستجو کنید.

یا موضوعات و کلمات کلیدی خاص مرتبط با محتوای برند خود را در Ahrefs Rank Tracker دنبال کنید.

رشد کلمات کلیدی را بررسی کنید
محتوای مارک دار می تواند باعث افزایش حجم جستجو شود. از این داده ها برای اثبات ارزش خلاقیت خود و توجیه بودجه برای محتوای برندهای آینده استفاده کنید.
- موضوعات محتوای مارک مرتبط را در Keywords Explorer جستجو کنید
- داده های سطح بالا را در بالای گزارش بررسی کنید
- حجم کلمات کلیدی جداگانه را بررسی کنید

پیوندها را یادداشت کنید
میتوانید لینکهایی را که محتوای برند شما جذب کرده است، به سادگی با فیلتر کردن نام کمپین خود در گزارش بک لینکهای Ahrefs بررسی کنید.
- دامنه خود را در Ahrefs Site Explorer جستجو کنید و به گزارش Backlinks بروید
- نام کمپین محتوای مارک دار خود را در فیلتر «لنگر با متن اطراف» وارد کنید
- ببینید چند لینک انتخاب کرده اید
- بررسی کنید که چگونه محتوای مارک شما در گزیده لنگر صحبت می شود

7 نمونه محتوای مارک دار
اگر محتوای برند کار خود را انجام دهد، مخاطبان برای مصرف آن تلاش خود را می کنند – درست مانند سرگرمی های روزمره.
در اینجا چند نمونه عالی از محتوای برند از برندهای B2C، B2B و حتی SaaS آورده شده است.
1. Thoropass: Scam Hunters
یک شرکت infosec چه تجارتی دارد که یک پادکست «هیجانانگیز تجاری» ایجاد کند؟ خوب، آنها می دانند a خیلی در مورد کلاهبرداران، و البته مخاطبان آنها کمی از داستان های جنایی لذت می برند!
این پادکست با صداپیشگی بازیگران برنده جایزه ارین موریارتی (پسرها، جسیکا جونز) و گرگ کینیر (خانم سانشاین کوچک، شما نامه دارید)، داستانی درباره یک افسر ارشد امنیت اطلاعات (Kinnear) و یک روزنامه نگار (موریارتی) است. ) بررسی انبوهی از کلاهبرداری ها که بیماران لاعلاج را هدف قرار می دهد.

خالق آن، ایان فیسون، مدیر عامل استودیو کاسپین، پشت برخی از نمونههای عالی دیگر از محتوای مارکدار قرار دارد - یعنی درامهای پادکست مانند Murder in HR (با همکاری ارائهدهنده خدمات سلامتی Wellhub) و The Hacker Chronicles (در کنار Tenable Cloud Security).
مشکل یک موضوع B2B مانند انطباق این است که مردم اغلب نمی دانند چی آن است یا چرا آنها به کمک نیاز دارند.
شکارچیان کلاهبرداری موضوع نسبتاً غیرسکسی و مبهم infosec را در نظر می گیرد و از داستان سرایی دراماتیک استفاده می کند تا آن را بسیار جالب تر و قابل دسترس تر کند - همه اینها در حالی که بی سر و صدا اهمیت آن را به مخاطب آموزش می دهد.
بهعلاوه، روایت «مشکل» را که Thoropass حل میکند، ایجاد میکند و فروش زیرآگهی خوبی را ایجاد میکند.
2. Loewe: دهه ها سردرگمی
Aubrey Plaza (نیلوفر سفید، پارکها و تفریح) و دانیل لوی (Schitt's Creek، Good Grief) با بازی بازیگران Aubrey Plaza (نیلوفر سفید، پارکها و تفریح) و Decades of Confusion یک فیلم کوتاه سورئال از برند مد Loewe است.
ما میبینیم که شرکتکنندگانی در طول دههها تلاش میکنند تا نام تجاری Loewe را بنویسند و نتوانستهاند، اثری خندهدار داشته باشند.
نقش هر شرکتکنندهای را پلازا بازی میکند، که لباس نمادین Loewe را در هر دوره به نمایش میگذارد - اشارهای به تکامل طرحهای این برند در طول اعصار.
در حالی که این می تواند به عنوان تبلیغات تلقی شود، من استدلال می کنم که این یک نمونه عالی از محتوای مارک است. در دو دقیقه و نیم، طول یک متن کوتاه است و - مانند همه محتوای مارک دار - عمدتاً روایت محور است. این واقعیت که Loewe کنترل خلاقانه را به Levy و کارگردان Ally Pankiw (The Great, Shrill, Feel Good) موکول میکند نیز نشان میدهد که این پروژه به جای اینکه فقط به آنها بفروشد، سرگرم کردن مخاطبان است.
طرفداران به طور خاص به دنبال این محتوا خواهند بود تا پلازا و لوی را ببینند - دو بازیگری که به خاطر شخصیتهای طعنهآمیز و سبک عجیبشان دوست دارند. Loewe با نشان دادن آنها به وضوح هویت فرهنگی و ارزش های برند را به اشتراک می گذارد، خود را با مخاطبان خود هماهنگ می کند و این ارتباط عاطفی را ایجاد می کند.
3. Hallmark + NFL
Hallmark و NFL به تیمها پیوستهاند تا برخی از محتوای تعطیلات با مارک NFL را توسعه دهند.
میدانید، آن فیلمهایی که در آن زن تاجر پرقدرت برای تعطیلات به خانه میرود، و در یک سری اتفاقات غیرقابل توضیح (اشاره: جادوی کریسمس)، با جفت روح خود ملاقات میکند و تصمیم میگیرد همه چیز را جمع کند و تا آخر عمر شاد زندگی کند. در روستای کوچک زادگاهش، جایی که کریسمس یک رویداد 365 روزه در سال است، و همسایهها دوستانه هستند و همه با هم کنار میآیند و همه چیز شبیه یک قسمت آینه سیاه است؟
وانمود نکن که نمیدانی در مورد چه صحبت می کنم!
از زمانی که عشق تیلور سویفت و تراویس کلس شکوفا شد، تماشاگران زن بیشتر به فوتبال علاقه نشان دادند.
در واقع، 64 درصد از ژنرال Z و زنان هزاره اکنون دیدگاه مطلوبی نسبت به NFL دارند
هالمارک با همکاری با NFL برای ساختن فیلم های اصلی مانند بازی Holiday Touchdown: A Chiefs Love Story.

این محتوای مارک دار به Hallmark کمک می کند تا مخاطبان خود را به طرفداران NFL - قدیمی و جدید - گسترش دهد و آنها را از نظر فرهنگی مرتبط نگه دارد.
اما همکاری محتوای مارک دار فقط برای هالمارک معنا ندارد. NFL همچنین از موارد زیر سود خواهد برد:
- متنوع کردن پایگاه طرفداران آنها؛ ارتباط با مخاطبان خانواده محور Hallmark.
- ایجاد تعامل عاطفی بیشتر بین مخاطبان و برندشان.
- همسو کردن تصویر برند خود با ارزش های ارتباط و خانواده.
4. Paddle: Paddle Studios
Paddle یک ارائهدهنده زیرساخت پرداخت جهانی برای شرکتهای SaaS است و آنها از محتوای مارکدار بهطور گسترده استفاده میکنند.
تیم بازاریابی Paddle استودیوی خود را به سبک نتفلیکس راهاندازی کرده است و همه چیز را از مستندهایی مانند We Sign Tomorrow - داستان خودی یک خرید فناوری - گرفته تا مجموعههای وب مانند Born Global که داستانهای شخصی و حرفهای کارآفرینان از سراسر جهان را دنبال میکند، ایجاد کردهاند.
این بازاریابی بسیار طولانی بازی است. سرنخها، دموها یا فروشهای فوری را ارائه نمیکند، اما قطعاً جذب کننده است و مخاطبان اصلی آنها را درگیر میکند.

درک مارک های B2B/SaaS دشوار است و حتی ارتباط با آنها سخت تر است. شما می توانید استدلال کنید که نیاز بیشتری برای ایجاد این نوع محتوای مارک دار برای آنها وجود دارد.
Paddle به همین راحتی میتوانست یک برند SaaS بدون چهره باشد، اما در عوض تصمیم گرفتند روی انسان بودن و مرتبط بودن تمرکز کنند.
5. جزر و مد: #TideTackles
کمپین "#TideTackles" Tide دارای اسطوره های NFL است که از دروازه های عقب در سراسر ایالات متحده بازدید می کنند.
این بی نظمی غذاهای روز بازی و سنت های طرفداران را از طریق داستان سرایی معتبر و بدون فیلمنامه جشن می گیرد.
طرفداران NFL می توانند با نام تجاری Tide در سطح محلی ارتباط برقرار کنند و با آن ارتباط برقرار کنند، زیرا محتوا به غذاهای منطقه ای توجه می کند.
توزیع نیز بخش کلیدی از کمپین های برند Tide است. این محتوا را در TikTok، Instagram و YouTube به اشتراک می گذارد تا از طریق آن مخاطبان را درگیر کند. پلتفرم هایی که در آنها بیشتر فعال هستند.
6. Sky and Dogs Trust: Bonfire Night کانال تلویزیونی پاپ آپ
Dogs Trust با Sky، Now و Magic Classical برای ایجاد یک کانال تلویزیونی پاپ آپ اختصاصی برای آرام کردن سگ ها در شب آتش سوزی همکاری کرد.
کمپین محتوای مارک دار شامل برنامه ای از فیلم های حس خوب - مانند بریجیت جونز و شرک - و یک لیست پخش موسیقی کلاسیک برای تسکین سگ های مضطرب و صاحبان آنها بود.

هر دو برند روی چالش احساسی آرام نگه داشتن سگ ها در هنگام آتش بازی تمرکز کردند تا خود را با مخاطبانی از صاحبان سگ که به عنوان افرادی دلسوز و متعهد به رفاه حیوانات معرفی می شوند، هماهنگ کنند.
7. کتاب Ahrefs: White Haired SEO و SEO The Board Game™️
شاید در مورد کتاب کودکان ما شنیده باشید. SQ به تازگی در مقاله عالی خود به آن اشاره کرده است: چرا بازاریابی عالی خطرناک است.

با توجه به تجربه - با ارائه به معنای واقعی کلمه صدها نسخه در رویدادها - این قطعه از محتوای مارک تجاری موفقیت زیادی داشته است.
هنگام مطالعه، مخاطبان هدف ما به موارد زیر دست پیدا می کنند:
- با فرزندشان بر سر یک داستان زیبای کودکانه پیوند برقرار کنند
- به فرزند خود در مورد شغل خود آموزش دهید
- در طول مسیر از یک یا دو جوک سئو لذت ببرید
ارتباط بسیار کمی با بازاریابی محتوایی که ما روزانه ارائه میکنیم، ندارد، اما به نظر میرسد این کتاب واقعاً با مخاطبان ما ارتباط عاطفی داشته است.
همچنین یک یخ شکن عالی بوده است، نقاشی می کشد مخاطبان جدید در رویدادها و کمک به یادآوری برند.
به همین دلیل، کار ما با محتوای برند تمام نشده است.
ما به تازگی از SEO The Board Game™️ حمایت مالی کردهایم، جایی که بازیکنان میتوانند بهعنوان متخصص سئو بازی کنند، وبسایتها را خریداری و بهینهسازی کنند، امپراتوریهای دیجیتالی خود را بسازند و برای عنوان سلطان سئو رقابت کنند.

با نزدیک به 10 سال کار در زمینه سئو و محتوا، می توانم با اطمینان بگویم: وقتی نمودار venn از سئوکاران و علاقه مندان به بازی های تخته ای ترسیم می کنید، یک همپوشانی بزرگ وجود دارد.
ما میخواهیم مخاطبانمان از چیزهایی که ما لذت میبریم لذت ببرند، و امیدواریم که این تجربههای سرگرمکننده و عجیب به ما کمک کند تا در مقابل سایر مارکهای SaaS قابل اعتماد باشیم.
افکار نهایی
اگر می خواهید آگاهانه تولید محتوای برند را شروع کنید، روی شناخت بهتر مخاطبان خود تمرکز کنید.
مکالمات مشتری را استخراج کنید، از ابزارهای تحقیق مخاطبان استفاده کنید، و موضوعات پرطرفدار را برای الهام بخشیدن به ایده های محتوای برند خود دنبال کنید.
چیزی که من فقط به طور خلاصه به آن اشاره کردم - اما محتوای مارک دار را ضروری می کند - هوش مصنوعی است.
ایجاد محتوایی که باعث ایجاد حس درونی یا واکنش عاطفی در مخاطبان شما شود، یکی از معدود راههایی است که میتوانید در دنیایی که «اطلاعات ارزان قیمت است» و هرکسی که حساب ChatGPT داشته باشد، به یک تولیدکننده محتوا تبدیل شود.
برندهایی که در جستجوی زیبایی هستند و LLM ها همانهایی هستند که خود را از نزدیک با علایق مخاطبان خود هماهنگ کرده اند. آن را در ذکرها، پیوندها، ترافیک و حجم جستجوی آنها خواهید دید.
برندهای بی چهره و بی احساس؟ آره آنها در این بیت بعدی چندان خوب عمل نخواهند کرد.
منبع از Ahrefs
سلب مسئولیت: اطلاعات ذکر شده در بالا توسط ahrefs.com مستقل از Chovm.com ارائه شده است. Chovm.com هیچ گونه نمایندگی و ضمانتی در مورد کیفیت و قابلیت اطمینان فروشنده و محصولات نمی دهد. Chovm.com صراحتاً هر گونه مسئولیتی را در قبال نقض حق نسخه برداری محتوا سلب می کند.