لوازم الکترونیکی مصرفی توسط سیلیکون هدایت میشوند، اما از قوانین طبیعی دنیای مبتنی بر کربن پیروی میکنند: بقای بهترینها.
این ماوس بیش از 60 سال قدمت دارد، اما طراحی آن به سختی تغییر کرده است. کامپیوترها در 70 سال گذشته تکامل یافته اند و از ماشین های اندازه اتاق به وسایل روزمره و وسایل شخصی کوچک شده اند. در مقابل، محصولاتی مانند پیجر، واحدهای جیپیاس، و آیپاد، قبل از اینکه فرصتی برای تکامل واقعی داشته باشند، تبدیل به خاطرات صرف شدند.
ما به طور مداوم محصولات در حال تکامل فردا را بررسی می کنیم: چه ایده هایی آنها را به وجود آورد؟ چگونه آنها از طریق تغییر دوام می آورند؟ آنها چگونه سبک زندگی جدیدی را شکل می دهند و چگونه توسط کاربران تغییر شکل می دهند؟
بیایید ابتدا پهپاد جدید DJI را بررسی کنیم. طراحی انتزاعی دارد که من را یاد یک دوچرخه تاشو می اندازد.

حتی در میان خطوط گسترده پهپادهای DJI، DJI Flip به عنوان منحصربهفردترین آنها متمایز است.
دیزی کونگ، سخنگوی DJI در هنگام راه اندازی آن، هدف خود را به وضوح تعریف کرد: "دیجی فلیپ مانند DJI Neo و DJI Mini برای پاسخگویی به انواع مختلف مبتدیان توسعه یافته است."
عکاسی هوایی را در دسترس قرار دهید
در چشم انداز DJI، تجربه پهپادی که فوراً نگرانی های مبتدیان را برطرف می کند، تجربه ای است که از کف دست شما خارج می شود.
این عملیات ساده ایمنی و سهولت استفاده پهپاد را به نمایش می گذارد و فاصله بین دستگاه و کاربر را پر می کند.
برای اطمینان از اینکه مبتدیان می توانند با اطمینان پرواز کنند، Flip از سری FPV DJI الهام گرفته است که دارای محافظ پروانه و رویکرد طراحی اولین بار در DJI Neo چند ماه پیش دیده شد – که محافظت کاملی از بالا و پایین پروانه ها را فراهم می کند.

برای برآوردن نیازهای سبک وزن، Flip مواد محفظه های بالایی و پایینی را با استفاده از بیش از 30 میله فیبر کربن برای محصور کردن فضای بالا و پایین پروانه ها بهینه می کند.
فیبر کربن به دلیل عملکرد استثنایی خود مشهور است، که سفتی یکسانی را تنها در 1/60 وزن پلاستیک های مهندسی سنتی مانند رایانه شخصی ارائه می دهد، وزن کلی را کاهش می دهد و در عین حال پشتیبانی قوی برای محافظ محافظ بیرونی ایجاد می کند.
برای به حداقل رساندن خطرات تصادف، DJI برای اولین بار این پهپاد کوچک عکاسی هوایی را به جلوگیری از مانع جلو مجهز کرده است که دارای یک سیستم سنجش سه بعدی مادون قرمز در بالای دوربین است که بدون توجه به شرایط نوری به طور موثر موانع روبرو را تشخیص می دهد.

اندازه بزرگ پهپادها اغلب بسیاری از کاربران را منصرف می کند، بنابراین علاوه بر حذف خطرات تصادف، طراحی جمع و جور و قابل حمل Flip یکی دیگر از نکات فروش است.
DJI Flip با تکیه بر موفقیت پیشینیان خود، طراحی تاشو عالی سری Mavic را به ارث برده است. با این حال، به دلیل وجود محافظ پروانه، برخلاف سری Mavic که بازوها را به طرفین جمع می کند، DJI Flip ترجیح می دهد روتورها را به سمت پایین جمع کند.
پس از جمع شدن، چهار بازوی DJI Flip به طور مرتب در پایین قرار می گیرد و از کناره شبیه یک چرخه است. شگفتانگیز واقعی ضخامت تا شده آن است - فقط 62 میلیمتر، قابل مقایسه با آداپتور تلفن با شارژ سریع، که به راحتی در هر کولهپشتی یا حتی یک جیب بزرگ کت قرار میگیرد.
علاوه بر قابلیت حمل، عمل تاشو همچنین به عنوان مکانیزم روشن شدن عمل می کند. هنگامی که هر چهار بازوی DJI Flip به طور کامل باز می شوند، برق به طور خودکار فعال می شود و پیچیدگی قبلی "فشار کوتاه و سپس فشار طولانی" را از بین می برد.

با الگوریتمهای بصری قدرتمند، DJI Flip به راحتی سوژهها را شناسایی میکند، مسیرهای پرواز را بهطور خودکار تنظیم میکند تا سوژه را در مرکز قرار دهد، و عملکردهای مختلف عکاسی هوشمند را ارائه میدهد که کارکرد آن را تقریباً شهودی میکند.
علاوه بر این، DJI Flip برای اولین بار دستورات صوتی را معرفی می کند. اگرچه دستورات ثابت هستند، اما برای رساندن مهارت پیچیده عکاسی هوایی در یک قدمی کاربر کافی هستند.

ادغام عمیق سخت افزار و نرم افزار، همراه با 30 دقیقه زمان پرواز و وزن بدن 249 گرم، DJI Flip را احتمالاً کاربرپسندترین پهپاد سطح پایه DJI تا به امروز می کند.
ساده کردن کارهای پیچیده یک قانون طلایی است که بارها در تاریخ تجارت بشر ثابت شده است.
و با نگاهی به تاریخچه توسعه DJI، این یک داستان در حال تکامل عکاسی هوایی از دشوار به ساده است.

آماده برای استفاده، گرفتن و رفتن
در سال 2006، فرانک وانگ شرکت DJI Innovations را در شنژن چین تأسیس کرد، اما در سال 2013 بود که اولین پهپاد عکاسی هوایی آنها، فانتوم، وارد بازار شد.
فانتوم مجهز به سیستم موقعیت یابی GPS از عکاسی هوایی ساده پشتیبانی می کرد. این دقیقاً هوشمند نبود، و اپراتورها را ملزم میکرد تا آموزشهای گستردهای را برای گرفتن فیلمهای مناسب بدون تصادف با اطمینان انجام دهند - با این حال این یک گام موفقیتآمیز برای عکاسی هوایی درجه یک مصرفکننده بود.

در آن زمان، پهپادهای عکاسی هوایی هنوز در بازاری خاص بودند که عمدتاً برای اکتشافات زمینشناسی، نقشهبرداری صنعتی و تولید فیلم استفاده میشدند - میدانهای پیشرفته با تجهیزات گران قیمت، عملیات پیچیده و موانع فنی بالا، که تحمل چنین هزینههایی را برای علاقهمندان عادی غیرممکن میکرد و آنها را مجبور به جستجوی جایگزین میکرد.
بنابراین، پهپادهای عکاسی هوایی DIY روی صحنه آمدند.
علاقه مندان به فن آوری برای تحقیق درباره راه حل های مختلف DIY گرد هم آمدند و آنها را آشکارا در انجمن هایی مانند RC Groups و DIY Drones به اشتراک گذاشتند.

این راه حل های DIY عمدتا به سه دسته تقسیم می شوند: هلیکوپترهای کنترل از راه دور، هواپیماهای بدون سرنشین چند روتور و هواپیماهای بدون سرنشین با بال ثابت.
راهحلهای هلیکوپتر کنترلشده از راه دور و مدلهای پهپاد مدل بال ثابت از اصول پرواز هواپیماهای بالغ سنتی پیروی میکردند و از طریق تکرارهای متعدد به کوچکسازی و استفاده غیرنظامی دست یافتند و در عین حال ساختار بالابر را حفظ کردند.
با این حال، به دلیل شکل پروازی، این راهحلها، اگرچه اصلاحشده، هنوز نتوانستند به کمال برسند: راهحل هلیکوپتر کنترلشده از راه دور برای حمل دوربینهای سبک وزن برای عکسبرداری به اندازه کافی بالغ بود، اما کار با آن دشوار بود و مستعد سقوط بود، در حالی که راهحل هواپیمای بال ثابت، که از کاربرد نظامی به ارث رسیده بود، میتوانست برای عکاسی هوایی از فواصل دور اما میتوانست عکسبرداری هوایی انجام دهد.

ظهور فناوری هواپیماهای بدون سرنشین چند روتور در حدود هزاره را می توان به توسعه انجمن هایی مانند گروه های RC و هواپیماهای بدون سرنشین DIY نسبت داد. این شکل جدید نسبت به هلیکوپترهای کنترل از راه دور پایدارتر است، با ملخهای متعددی که قابلیت مانور قابل مقایسه و توانایی شناور شدن طولانیمدت را ارائه میدهند و آن را به بهترین انتخاب برای استفاده غیرنظامی تبدیل میکند.
در این زمان، DJI، که هسته اصلی فناوری هواپیماهای بدون سرنشین - سیستم کنترل پرواز درجه یک مصرفکننده NAZA را در اختیار داشت - در حالی که با توسعهدهندگان جهانی و کاربران حرفهای همکاری میکرد، بهشدت فقدان یک پهپاد عکاسی هوایی "آماده برای پرواز" در بازار را مشاهده کرد.
تضمین مقرون به صرفه بودن در حین راه اندازی سخت افزار خود به یک پیشرفت طبیعی تبدیل شد.
بنابراین، اولین پهپاد عکاسی هوایی درجه یک مصرف کننده در جهان، Phantom متولد شد.

جالب اینجاست که زمانی که DJI Phantom در ابتدا عرضه شد، دارای گیمبال یا دوربین نبود. کاربران میتوانند دوربینهای اکشن مانند GoPro را با استفاده از براکت ثابت زیر بدنه نصب کنند. بعداً گیمبال Zenmuse H3-2D که به طور خاص برای GoPro Hero طراحی شده بود، معرفی شد و هدف اصلی فانتوم از یکپارچهسازی راهحلهای پهپاد چند روتوری را برجسته کرد.
با نگاهی به گذشته، راه اندازی DJI Phantom 1 به طور مستقیم موانع فنی DIY را که علاقه مندان با آن مواجه بودند از بین برد، پهپادهای عکاسی هوایی را وارد بازار مصرف کرد و عصر "آماده برای پرواز" را آغاز کرد.
در سال 2016، DJI فانتوم 4 را منتشر کرد.
در حالی که نمای بیرونی آن همچنان از طراحی هواپیمای بدون سرنشین چند روتوری با کمی تغییر پیروی می کرد، ساختار داخلی آن دستخوش دگرگونی کامل شد. برد مدار فانتوم 4 یکپارچهتر بود، تقریباً تمام ماژولهای کاربردی روی یک برد اصلی متمرکز بودند، توزیع برق، سیستمهای کنترل پرواز و رابطهای حسگر را یکپارچه میکردند و سیمکشی غیرضروری را کاهش میدادند.
سیستمهای کنترل پرواز هوشمندتر و سیستمهای اجتناب از موانع نیز به فانتوم از نظر "مغز" یک تعمیر اساسی کامل میدهد.

با این حال، در آن زمان، بنیانگذار DJI، فرانک وانگ معتقد بود که پهپادها هنوز به اندازه کافی کاربر پسند نیستند:
ما معتقدیم که بازار هواپیماهای بدون سرنشین به پیشرفت خود ادامه خواهد داد و فضایی برای رشد دارد. یکی از برنامههای ما برای سه سال آینده این است که محصولاتمان را کاربرپسندتر کنیم.»
توجه به این نکته مهم است که "اتاق رشد" که وانگ به آن اشاره کرد، مربوط به DJI نبود بلکه خود بازار هواپیماهای بدون سرنشین بود. به عبارت دیگر، از این نقطه به بعد، DJI تصمیم گرفت تا بازار پهپادها را گسترش دهد.
این یک پیشرفت منطقی است: برای گسترش بازار، باید کاربران بیشتری را جذب کنید و برای جذب کاربران بیشتر، به محصولات بهتر نیاز دارید.
برای اینکه پهپادها کاربرپسندتر شوند، ابتدا باید قابل حمل باشند.
بنابراین، در 27 سپتامبر 2016، DJI یک پهپاد پیشگامانه به نام Mavic Pro را راه اندازی کرد.
Mavic Pro سطح عملکرد سری فانتوم را ادامه داد، اما متمایزترین ویژگی آن تاشو بودن آن بود.

در بازتاب های بعدی، طراح Mavic Pro و بنیانگذار فعلی استودیوی طراحی LEAPX، Rainy Deng، اظهار داشت: "این اولین پهپاد تاشو جهان نیست، فقط بهترین است."
در دوران فانتوم، اگرچه DJI پیچیدگی و بی ثباتی DIY را حذف کرد، و پهپادها را آماده پرواز از جعبه کرد، اندازه بزرگ فانتوم نیاز به ذخیره سازی در یک جعبه فوم عظیم داشت که بزرگترین مانع برای استفاده از پهپادهای سری فانتوم بود.
از این گذشته، قانون عکاسی "برای گرفتن عکس های خوب از خانه بیرون بروید" در مورد عکاسی هوایی نیز صدق می کند.
سری Mavic به ساختار اصلی طراحی هواپیماهای بدون سرنشین مولتی روتور پایبند بود و چهار ملخ مانند سری فانتوم را انتخاب کرد، اما برخلاف فانتوم، بازوهای سری Mavic می توانستند جمع شوند.

به لطف تجربه ادغام سری Phantom، DJI طراحی هسته را در Mavic Pro بهینه کرد و اندازه اجزا را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
از نمودار ساختار داخلی، صفحه اصلی آن در مرکز بدنه قرار دارد و به عنوان هسته کنترل، کنترل پرواز، ماژول های توزیع برق و سایر واحدهای الکترونیکی را یکپارچه می کند و ساختار سیم کشی را به طور قابل توجهی ساده می کند. در همین حال، حسگرهای بصری از طریق رابط های اختصاصی به صفحه اصلی متصل می شوند و از عملکردهای جلوگیری از موانع و موقعیت یابی پشتیبانی می کنند. ماژول ESC مستقیماً در صفحه اصلی ادغام می شود تا موتورهای بدون جاروبک را به حرکت درآورد و آن را نسبت به طرح های توزیع شده سنتی فشرده تر می کند، خطر خرابی ناشی از پراکندگی قطعات را کاهش می دهد و قابلیت اطمینان کلی را افزایش می دهد.

پس از ادغام کامل اجزای هسته، DJI بدنه اضافی را از فانتوم جدا کرد و در چهار گوشه بدنه مستطیلی شکل قرار داد و به بازوهای پروانه اجازه داد در صورت عدم استفاده در کنار بدنه تا شوند.
تأثیر مثبت این تغییر طراحی مشهود است - وقتی Mavic Pro تا شود، اندازه Mavic Pro تقریباً یک دوازدهم فانتوم 4 است، مشکل بزرگ و غیرقابل حمل سری فانتوم را حل می کند، و پهپادهای عکاسی هوایی را واقعاً قابل حمل و آماده پرواز از کیف می کند.

اگر پیشرفت تکنولوژی را به روشی ساده و مستقیم ارزیابی کنیم، ضرب المثلی وجود دارد:
"انسان ها وسواس زیادی برای کوچکتر کردن چیزها دارند زیرا در تاریخ فناوری، کوچکتر اغلب به معنای یکپارچگی بیشتر، مصرف انرژی کمتر و در نتیجه فناوری پیشرفته تر است."
از این منظر، Mavic Pro که شش ماه بعد عرضه شد، محصولی پیشگامانه است. اگرچه جهشی کیفی در عملکرد به دست نیاورد، اما عامل جدید قابل حمل آن انقلابی در سری فانتوم خود DJI ایجاد کرد و عصر جدیدی را آغاز کرد.

از آن زمان، پهپادهای عکاسی هوایی به سرعت محبوبیت پیدا کردند. به عنوان یک عکاس، قابل توجه ترین تغییر این است که دوستان علاقه مند به نماهای هوایی به تدریج یک پهپاد DJI خریداری کرده اند و آثار عکاسی هوایی به طور فزاینده ای در شبکه های اجتماعی ظاهر می شوند.
با این حال، ارزیابی محصولات صرفا بر اساس "شواهد حکایتی" مطمئناً مغرضانه است، اما داده ها دروغ نمی گویند.
طبق گزارش موسسه تحقیقاتی صنعت Qianzhan، بازار هواپیماهای بدون سرنشین غیرنظامی چین در سال 59.9 به 8.2 میلیارد یوان (تقریباً 2020 میلیارد دلار) رسید که سه برابر اندازه سال 2016 است. در این بازار رو به رشد هواپیماهای بدون سرنشین، به لطف سری Mavic، DJI به سرعت نگرانی بازار DJI را که فقط بیش از 2016 سال بعد وجود داشت، خاموش کرد. سهم و 70 درصد از سهم بازار جهانی، تبدیل شدن به رهبر بلامنازع در بازار پهپادهای عکاسی هوایی.

سه چالش اشاره به آینده
در مقاله «داستان طراحی DJI Mavic» که توسط دنگ یومیان پس از تکمیل Mavic Pro نوشته شده است، او از فرمت پرسش و پاسخ برای ترسیم چشماندازی برای محصولاتی که از Mavic پیشی میگیرند استفاده میکند.
جالب اینجاست که به عنوان مصرف کننده، ما اغلب بر روی مشخصات ویدیویی پهپادهای هوایی تمرکز می کنیم، اما برای طراحان، سه چالش ارائه شده هیچ ارتباطی با مشخصات ویدیویی ندارند:
- پهپادها هنوز هم خطرات صدا و آسیب پروانه دارند.
- سناریوهای استفاده از پهپادها محدود است. ما باید راه هایی پیدا کنیم تا افراد بیشتری را تشویق کنیم تا آنها را امتحان کنند.
- پهپادها به اندازه کافی هوشمند نیستند.
اگر هر یک از این سه مشکل به خوبی حل شود، ممکن است Mavic پیشی بگیرد. نمی دانم آیا محصول بعدی که از Mavic پیشی می گیرد خود Mavic خواهد بود؟ من مشتاقانه منتظر ورود محصول جدید بعدی هستم.
همانطور که Mavic انقلابی در سری فانتوم ایجاد کرد، DJI همچنان میخواهد کنترل محصولات فردا را در دست بگیرد. بنابراین، DJI شروع به رسیدگی به برخی از این مسائل کرد.
در سال 2019، DJI دست به کار شد و ربات آموزشی RoboMaster S1 و دوربین ورزشی Osmo Action را راه اندازی کرد و به سرعت ردپای تجاری خود را گسترش داد. آن سال مصادف شد با جدول زمانی ذکر شده در مصاحبه وانگ تائو، "استفاده از محصولات در حدود سه سال آسان تر".
بهعنوان پایهی موفقیت، سری Mavic در آن زمان ساکت بود، اما یکی دیگر از سریهای مهم دیگر از خط Mavic پدیدار شد - DJI Mavic Mini.
این پهپاد تنها 249 گرم وزن دارد و نیازی به ثبت نام در بسیاری از کشورها و مناطق را از بین می برد. در مقایسه با پهپادهای سری Mavic 2 در همان دوره، مینی سایز بدنه خود را کاهش داد اما همچنان زمان پرواز تا 30 دقیقه را ارائه میدهد و احساسی را ایجاد میکند.

همراه با نسل اول Mini، برنامه همراه با نام DJI Fly راه اندازی شد.
در مقایسه با DJI GO 4 که توسط سری Mavic استفاده می شود، DJI Fly یک حالت ویدیوی کوتاه با یک ضربه را ادغام می کند. کاربران به راحتی می توانند در داخل برنامه برای کنترل DJI Mini به منظور انجام خودکار مانورهایی مانند dring، چرخش و مارپیچ عمل کنند. همچنین ویژگیهای ویرایش و اشتراکگذاری سریع ویدیو را ارائه میکند و نیاز به ویرایش پیچیده برای پردازش و اشتراکگذاری ویدیوها در رسانههای اجتماعی را از بین میبرد.

ظاهر DJI Mavic Mini برخی از چالشهای ایجاد شده توسط دنگ یومیان را برطرف میکند: سناریوهای استفاده محدود برای پهپادها - Mavic Mini اندازه و وزن بدنه را کاهش میدهد، مانع را برای استفاده کاربران در خارج از منزل کاهش میدهد، در حالی که از مدیریت ثبت نام در بیشتر مناطق اجتناب میکند.
پهپادها به اندازه کافی هوشمند نیستند – با راه اندازی DJI Fly در کنار Mavic، نه تنها به عنوان یک کنترل از راه دور عمل می کند، بلکه بسیاری از عملیات هوشمند را نیز در بر می گیرد و آن را هوشمندتر می کند.
اگرچه اطلاعات فروش مشخصی فاش نشده است، اما تکامل سریع Mavic Mini به یک خط تولید مستقل پس از نسل اول بدون شک موفقیت سری Mini را ثابت می کند.
با این حال، شایان ذکر است که مینی که برخی از مشکلات را حل کرد، جایگزین سری Mavic مانند Mavic جایگزین سری Phantom نشد. درعوض، از طریق محدودیتهای هوشمندانه مشخصات ویدیویی، با سری Mavic و سریهای ایر، مجموعهای با لایههای «بالا، متوسط، پایین» تشکیل داد و بازار علاقهمندان به عکاسی هوایی و عکاسی را پوشش داد.
این نیز روش DJI برای گسترش «پای هواپیمای بدون سرنشین» است.

بیایید تکرارهای محصول DJI را مرور کنیم.
در دوره اول، سری فانتوم گروههای حرفهای را هدف قرار میداد، با تمرکز بر ثبات، حذف عدم قطعیتهای مرحله DIY، و ارائه یک پهپاد حرفهای صنعتی و قابل اعتماد. در دوره دوم، سری Mavic گروه گستردهتری از علاقهمندان را هدف قرار داد و با قابلیت حمل و کارایی بالا، به مصرفکنندگان عادی اجازه داد تا به راحتی از عکاسی هوایی لذت ببرند.
پس از موفقیت اولیه سری Mini، DJI همچنان به دنبال محصولات در دسترس تر با همین رویکرد بود.
بنابراین، DJI Neo را با ملخهای کاملاً محصور برای هواپیماهای بدون سرنشین ایمنتر و DJI Flip را با عملکرد قویتر، تاشوی بیشتر و هوشمندی بیشتر دیدیم.
از جمله Mini، این سومین مدل DJI در رده ابتدایی با تفاوتهای ظریف است.

در این مرحله، من فکر می کنم همه چیز در حال روشن شدن است.
محیطهای مختلف، نیازهای کاربران مختلف و محصولات مختلف در هر مرحله، اما رویکرد DJI همیشه ثابت بوده است.استفاده از طراحی و فناوری برای کاربرپسندتر کردن هواپیماهای بدون سرنشین و محبوبیت آنها در بین افراد بیشتر و گروه های گسترده تر.
آسمان می تواند مدینه فاضله همه باشد
در سال 1997، چونگ کینگ به شهرداری جمهوری خلق چین تبدیل شد و تلویزیون چونگ کینگ یک مستند هوایی بزرگ با عنوان «منظره چشم پرنده از چونگ کینگ جدید» برنامه ریزی کرد.
در آن زمان، راه حل عکاسی هوایی شامل نگه داشتن دوربین در حین عکاسی از یک هلیکوپتر سرنشین دار بود.
عکسهای پانوراما در ارتفاع بالا نسبتاً آسان بود، اما برای تکمیل عکسهایی مانند پرواز در رودخانه یانگ تسه و دره کوتانگ، هلیکوپتر باید از رودخانه بین کوههای بلند در هر دو طرف بگذرد.
این نه تنها به مهارت های خلبانی بالایی از خلبان هلیکوپتر نیاز داشت، بلکه توانایی عکاسی عکاس را نیز آزمایش کرد.

در سال 2015، اندکی پس از شروع فیلمبرداری نسخه هفتم «نمای چشم پرنده از چانگ کینگ جدید»، یک هلیکوپتر حامل دو خلبان و دو خدمه در شهرستان لیانگ پینگ سقوط کرد و در نتیجه همه پرسنل هواپیما از دست رفتند که جان جوان خود را فدای تصویر کردند.
از زمانی که انسان ها در عکاسی تسلط یافتند، مناظر هوایی مانند یک پنجره بوده است که درک و روش های داستانی جدیدی را به جهان آورده است. برای پیگیری این دیدگاه منحصر به فرد، انسان ها هر وسیله ای را امتحان کرده اند و بهای آن را پرداخته اند.
از قرن نوزدهم، عکاسان مجبور بودند با دوربینهای فیلم حجیم وارد بالونهای هوای گرم شوند، با چالشهای سرعت باد و گرانش مقابله کنند، و برای غلبه بر مشکلات تعادل و ثبات برای انجام عکسبرداری هوایی تلاش کنند. بعدها، دوربینها بر روی هواپیماهای ملخی نصب شدند و عکاسان برای عکاسی سوار شدند و عکاسی هوایی مدرن را پیشرو کردند. در نیمه دوم قرن بیستم تا اوایل قرن بیست و یکم، هلیکوپترها به اصلی ترین ابزار عکاسی هوایی تبدیل شدند.
در پس تکامل فناوری عکاسی هوایی هزینههای زیاد زمان و مواد و همچنین خطرات ایمنی اجتنابناپذیر وجود داشت که باعث میشد عکاسی هوایی برای مردم عادی برای بیش از یک قرن تقریباً بیربط باشد.
تا اینکه یک شرکت جوان ظهور کرد که با استفاده از دوازده سال و یک سری محصولات به طور پیوسته و سریع هزینه های بالا، ریسک بالا و محبوبیت کم عکاسی هوایی را تغییر داد و به افراد بیشتری حق "پرواز به آسمان" را داد.
از ابتدا، ما این تصور را داشتیم که DJI تبدیل به یک مدینه فاضله خواهد شد. — این چشماندازی است که در ویدیوی تبلیغاتی برند DJI به مناسبت شانزدهمین سالگرد «آرمانشهر» بیان شده است.
اگرچه مدینه فاضله گریزان باقی مانده است، آسمان که زمانی فقط به عده معدودی تعلق داشت، در حال تبدیل شدن به قلمروی همه است.

منبع از افانر
سلب مسئولیت: اطلاعات ذکر شده در بالا توسط ifanr.com، مستقل از Chovm.com ارائه شده است. Chovm.com هیچ گونه نمایندگی و ضمانتی در مورد کیفیت و قابلیت اطمینان فروشنده و محصولات نمی دهد. Chovm.com صراحتاً هر گونه مسئولیتی را در قبال نقض حق نسخه برداری محتوا سلب می کند.