در بازاری که به طور فزاینده ای نوسان می کند، سازگاری فقط یک مزیت نیست، بلکه یک ضرورت است. اما برای پذیرش تغییر چه چیزی لازم است؟ به نظر می رسد، از کسانی که در خط مقدم کارآفرینی و نوآوری هستند، می توان چیزهای زیادی آموخت. در این قسمت از پادکست پیشرفت B2B، ما با جیسون فیفر می نشینیم تا نگاهی از خودی به این موضوع داشته باشیم که چگونه کارآفرینان با اعمال نفوذ اجتناب ناپذیر تغییر، تجارت را بازتعریف می کنند.
فهرست مندرجات
جیسون فیفر کیست؟
تفکر عمودی: کلید موفقیت کارآفرینی
هسته سازگاری: ارزش قابل انتقال
ماهیت دوگانه ترس
متمایز کردن تغییرات جزئی از انتقال های اصلی
جیسون فیفر کیست؟
جیسون فیفر سردبیر مجله Entrepreneur و شخصیتی تاثیرگذار در دنیای تجارت و تجارت الکترونیک است. او در جنبههای مختلف صنعت رسانه سرآمد بوده و در مجلات متعددی کار کرده است، قبل از اینکه از نردبان به سمت موقعیت فعلی خود صعود کند. جدا از تخصص ویراستاری، جیسون به خاطر نقشهایش به عنوان میزبان پادکست، نویسنده کتاب، سخنران اصلی و مشاور استارتآپ نیز مشهور است. تعهد او به هدایت دیگران به سمت انعطاف پذیری و سازگاری در یک چشم انداز تجاری که به سرعت در حال تغییر است، او را به یک مربی گرامی برای بسیاری از کارآفرینان مشتاق تبدیل کرده است.
تفکر عمودی: کلید موفقیت کارآفرینی
در قلب چیزی که کارآفرینان را متمایز می کند، تمایل ذاتی آنها به تفکر عمودی است. در تضاد کامل با متفکران افقی، که تمایل به تکمیل وظایف و حرکت سریع دارند، کارآفرینان رویکرد کاملا متفاوتی را پذیرفته اند. آنها دید منحصر به فردی دارند و هر عمل را نه به عنوان یک رویداد مجزا، بلکه به عنوان یک جزء حیاتی از یک پازل بزرگتر و پیچیده تر درک می کنند. این طرز فکر کارآفرینی حول محور دیدن هر مرحله، هر تصمیم و هر چالشی به عنوان یک طرح بزرگتر می چرخد. این در مورد درک این است که تلاش های امروز فقط در مورد نتایج فوری نیستند، بلکه در هموار کردن مسیر برای موفقیت آینده بسیار مفید هستند.
«کارآفرینان متفکرانی عمودی هستند. این یک طرز فکر طبیعی نیست. کارآفرینان فکر میکنند که تنها دلیل انجام کاری این است که پایهای است که کار بعدی روی آن ساخته میشود، لازم نیست دقیقاً بدانید به کجا میروید... لازم نیست ROI را بدانید که چرا کاری را انجام میدهید، اما بهتر است اطمینان حاصل کنید که از هر تلاشی استفاده میشود تا احساس کنید در حال ساختن به سمت چیزی هستید.
تفکر عمودی در دنیای کسب و کار پویا، که در آن سازگاری و آینده نگری کلیدی است، بسیار مهم است. کارآفرینان را قادر میسازد نه تنها زنده بمانند، بلکه در میان تغییرات مستمر رشد کنند. این رویکرد بسیار فراتر از یک استراتژی است. این یک طرز فکر است که در DNA موفقیت کارآفرینی نهفته است.
هسته سازگاری: ارزش قابل انتقال
جیسون معتقد است که هسته سازگاری در شناسایی و پرورش ارزش قابل انتقال ضروری شما - مهارتها یا ویژگیهای منحصربهفردی که شما را تعریف میکنند - صرف نظر از تغییر شرایط نهفته است. این امر به ویژه در زمان تغییر حیاتی است، زیرا امکان سازگاری و موفقیت در سناریوهای مختلف را فراهم می کند.
«افرادی که واقعاً در سازگاری خوب هستند، در تشخیص آنچه من میگویم «چیزی که در زمان تغییر تغییر نمیکند» واقعاً خوب هستند. جایی که آنها می توانند چیزهای مربوط به خود، ارزشی که ایجاد می کنند را شناسایی کنند."
او بر تغییر از هویت شغلی خاص به مجموعه مهارتهای گستردهتر و پایدارتر تأکید میکند. با درک و استفاده از این ویژگیهای اصلی، افراد و کسبوکارها میتوانند در محیطهای در حال تغییر پیشرفت کنند. این سازگاری که ریشه در درک محکم از ارزش ذاتی فرد دارد، بدون توجه به تغییرات خارجی، راه را برای رشد و نوآوری مستمر هموار می کند.
ماهیت دوگانه ترس
همانطور که جیسون اشاره می کند، ترس نقش دوگانه ای در سفر کارآفرینی دارد. او ترس را به دو نوع دسته بندی می کند: ترس از دست دادن آنچه که دارد، و ترس از پیدا نکردن فرصت بعدی با سرعت کافی. دومی که ریشه در اعتقاد به فراوانی دارد، به عنوان یک نیروی محرکه قدرتمند عمل می کند و افراد را به سمت ایده ها و فرصت های جدید سوق می دهد. جیسون پذیرش این ترس را تشویق میکند، زیرا ذهنیتی فعال را تقویت میکند که برای کاوش و ریسکپذیری حیاتی است.
هنگامی که متوجه شدید که این دو ترس وجود دارند، میتوانید خود را نسبت به آنها تنظیم کنید. مهم است که بگوییم ترس مشکلی ندارد. ترس مشکلی نداره تغییر واقعا ترسناک است. چیزی نیست که بتوانم یا باید بتوانم بگویم که این ترس را از بین ببرد. اما مسئله این است که فقط به این دلیل که ترسناک است، به این معنی نیست که بد است. یا فقط به این دلیل که ترسناک است، به این معنی نیست که کاری وجود ندارد که بتوانید با آن انجام دهید."
این دیدگاه ترس را از یک مانع فلج کننده به یک کاتالیزور برای رشد و اکتشاف تبدیل می کند. او بر اهمیت شناخت و پذیرش ترس به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از سفر به سوی تغییر و نوآوری تاکید می کند.
متمایز کردن تغییرات جزئی از انتقال های اصلی
جیسون تمرینی را برای کارآفرینان معرفی میکند که در مواجهه با تغییرات باید آن را دنبال کنند – تمایز بین «درها» و «موتورها». او این را با یک قیاس قانع کننده توضیح می دهد:
بیایید بگوییم که شما در خیابان در بروکلین، نیویورک رانندگی می کنید و در از ماشین شما می افتد. آیا هنوز می توانید به جایی که می خواهید برسید؟ آره باید درستش کنی خیلی ایمن نیست، اما هنوز هم می توانید ادامه دهید. حال، فرض کنید در خیابان بروکلین، نیویورک در حال رانندگی هستید و موتور شما از ماشین می افتد. آیا می توانید به جایی که می خواهید برسید؟ پاسخ منفی است.»
"درها" نماد تغییرات جزئی است که ممکن است نیاز به توجه داشته باشد اما اساساً مسیر شما را تغییر نمی دهد. در مقابل، «موتورها» تغییرات عمدهای هستند که میتوانند مسیر شما را کاملاً بازتعریف کنند. این تمایز برای ارزیابی و شناسایی واکنش مناسب به تغییر، حصول اطمینان از اینکه تمرکز، انرژی و منابع شما به سمت آنچه واقعاً مهم است هدایت می شود، بسیار مهم است.
علاقه مند به ادامه این گفتگو هستید؟ قسمت کامل پادکست را از طریق لینک زیر مشاهده کنید. حتما مشترک شوید، امتیاز دهید، بررسی کنید و به اشتراک بگذارید!
روی پادکست اپل کلیک کنید پیوند
روی Spotify کلیک کنید پیوند